به گزارش مشرق، «علی رستگار» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
سرانجام پس از مدتها انتظار و هفتهها تعویق، اتحادیه اروپایی هفته گذشته بسته پیشنهادی خود را برای حفظ توافق هستهای به ایران ارائه کرد. در پی این اقدام تروئیکای اروپا، «حسن روحانی» در تماس با «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه، این بسته را مأیوسکننده و ناکافی خوانده و آن را تکرار یکسری بیانیههای کلی اروپا در قبال برجام دانست. در جریان برگزاری نشست وین نیز مقامات اروپایی بر «استمرار مذاکرات» تا ارائه بسته پیشنهادی نهایی خود در چهارم نوامبر/ ۱۳ آبان تاکید کردند! چنانکه «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه عنوان کرد، بسته پیشنهادی تا ماه آگوست/ مرداد [زمان اعمال دور اول تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران] آماده نخواهد شد و شاید(!) تا ماه نوامبر/ آبان [زمان اعمال تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا علیه ایران] شاهد ارائه و تصمیمگیری حول آن باشیم!
۱- بسته پیشنهادی اتحادیه اروپایی به ایران، به اندازهای غیرقابل قبول بوده است که حتی فرد قانع و کمتوقعی نظیر آقای روحانی [البته صرفاً در برابر غرب!] آن را با عنوان «نومیدکننده» توصیف کرد! حتی خود مقامات اروپایی نیز ادعایی علیه ایران درباره چرایی عدم پذیرش آن ندارند. آنگلا مرکل آلمانی نیز در تماس تلفنی آقای روحانی، عنوان کرد اینها [موارد ارائه شده در بسته پیشنهادی اروپا] صرفا کلیات را در بر میگیرد و درباره جزئیات آن باید وارد مذاکره شد!
۲- در اینکه چرا اتحادیه اروپایی پس از هفتهها رایزنی و اتلاف زمان، همچنان وارد فاز «تکیه بر کلیات» شده است، دلایل مشخصی وجود دارد که در اینجا قصد پرداختن به آنها را نداریم؛ آنچه در این مجال باید مورد توجه قرار گیرد، لزوم «انتشار بسته پیشنهادی اروپا» جهت تنویر بیشتر افکار عمومی و پردهبرداری از چهره عریان و واقعی اروپای واحد است. براستی چه بستهای توسط اروپا به ایران ارائه شده است که حتی کسی که برجام را به بار آورد، آن را مأیوسکننده میداند و مقامات و سیاستمداران ارشد اروپا نیز در قبال عدم پذیرش آن از سوی ایران به کشورمان حق میدهند؟ چرا در رسانههای اروپایی، اشارهای به مفاد بسته پیشنهادی غرب به ایران نشده است؟ چرا رسانههای وابسته به جریانهای راست میانه و سوسیال- دموکرات در اروپا که قدرت سیاسی این مجموعه را در دست دارند، در مقابل نارضایتی جمهوری اسلامی از بسته برجامی اروپا سکوت کردهاند؟ پاسخ این سوالات، کاملا مشخص است: بسته پیشنهادی اروپا حتی از سوی نزدیکترین لابیهای سیاسی و رسانهای به این مجموعه نیز قابل دفاع نیست!
واقعیت امر این است که اتحادیه اروپایی بار دیگر در آزمونی بزرگ و تعیینکننده نزد ملت ایران، مردود شده است. اگرچه برخی تصور میکردند با انعقاد برجام، اروپا میتواند کارنامه سیاه خود بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۵ را از بین ببرد یا لااقل، آن را در ذهن مخاطبان برجام کمرنگ کند اما تروئیکای اروپایی بین سالهای ۲۰۱۵ تاکنون نیز ۳ بار در آزمون صیانت از برجام مردود شده است:
الف- بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ [دوران ریاستجمهوری باراک اوباما] اتحادیه اروپایی بویژه تروئیکای اروپا بارها در مقابل عهدشکنیهای آشکار دولت اوباما از جمله تمدید قانون آیسا و وضع محدودیتهای صدور ویزا برای کسانی که به ایران سفر میکنند [که نقض عینی ماده ۲۹ برجام بود] سکوت کرد. آنها حتی در کمیته مشترک بررسی برجام، مانع محکومیت آمریکا در این باره شدند. همچنین کشورهای اروپایی در اقدامی همگام با «خزانهداری آمریکا»، از عادیسازی ارتباطات بانکی و اعتباری خود با ایران اجتناب کردند.
ب- از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید [ژانویه ۲۰۱۷] تا ماه مه ۲۰۱۸ (زمان اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام)، تروئیکای اروپایی ضمن بازی مستقیم در زمین دولت ترامپ و موافقت با تغییر توافق هستهای، عملا تعهدات برجامی خود را در قبال نظام و ملت ایران زیر پا گذاشت. چک سفید مقامات ۳ کشور اروپایی به ترامپ درباره اعمال تغییرات چهارگانه در برجام هرگز از یاد ملت ایران نخواهد رفت. حتی مرکل و مکرون تا آخرین لحظه خروج ترامپ از برجام، تمام تلاش خود را جهت «انعقاد توافق ثانویه» با ایران و «گذار از نسخه اولیه برجام» انجام دادند.
پ- پس از خروج رسمی دونالد ترامپ از توافق هستهای، اتحادیه اروپایی به رایزنیهای برجامی پشت پرده خود با کاخ سفید ادامه داد و در نهایت نیز عامدانه ضمن ارائه یک بسته پیشنهادی کلی، ضعیف و غیرقابل دفاع، زمینه را برای اطاله مذاکره با ایران (با هدف بروز شدید تاثیر تحریمهای ثانویه آمریکا و امتیازدهی بیشتر کشورمان) فراهم کرد. در حال حاضر نیز تروئیکای اروپا تاکتیک «خرید زمان» در قبال ایران را در پیش گرفته است.
هماکنون زمان آن فرارسیده تا دستگاه دیپلماسی کشورمان ضمن مواجهه عینی با بازی وقیح تروئیکای بدعهد اروپا در قبال برجام و بر هم زدن این بازی، بسته پیشنهادی اروپا به ایران را برای آگاهی مردم و همینطور جهت ثبت در تاریخ منتشر کند تا این موضوع به عنوان شاخص و معیاری عینی، پرده از چهره واقعی آنها بردارد.
بازگشت عامدانه به بیانیه بروکسل
کمیسیون مشترک برجام اواخر هفته گذشته در سطح وزیران خارجه ایران و ۵ کشور باقیمانده در توافق هستهای، تشکیل جلسه داد. اتحادیه اروپایی در تازهترین بیانیه خود درباره نشست اخیر، تاکید کرده: حفظ کانالهای بانکی، ادامه فروش نفت و گاز ایران و ایجاد محیط مناسب برای سرمایهگذاری خارجی در این کشور با وجود خروج آمریکا از توافق هستهای، در اولویت ایران و گروه ۱+۴ است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «طرفین (ایران و اعضای ۱+۴) درباره راهحلهای عملی با هدف حفظ روابط اقتصادی و تجاری با ایران به عنوان بخشی از توافق به بحث و تبادلنظر پرداختند و موافقت کردند این روابط میتواند با وجود بازگشت تحریمهای آمریکا از «ماه آگوست[مرداد]» همچنان ادامه داشته باشد.
اولویتهای مورد توافق شامل حفظ کانالهای بانکی، ادامه صادرات نفت و گاز ایران و ایجاد جو تجاری و سرمایهگذاری مطلوب در ایران است».
همانگونه که مشاهده میشود، بیانیه اخیر اتحادیه اروپایی نسخهای مشابه (و نه حتی تکمیل شده!) از «بیانیه بروکسل» است که ۸ روز پس از خروج «دونالد ترامپ» از توافق هستهای [۱۸ اردیبهشت] در تاریخ ۲۶ اردیبهشتماه امسال منتشر شد. در آن بیانیه نیز سران اروپا تاکید کردند تهران باید در حوزههایی مانند مبادلات بانکی و فروش نفت از منافع خود در برجام بهرهمند شود. اکنون در حالی که نزدیک به ۲ ماه از صدور بیانیه بروکسل سپری میشود، مقامات اروپا بار دیگر به «نقطه صفر» بازگشتهاند(!) اتحادیه اروپایی به صورت عامدانه، از ترسیم مکانیسمی حقوقی، اقتصادی و اجرایی برای تحقق اهداف ادعایی خود در قبال فروش نفت و گاز ایران و حفظ روابط اقتصادی با کشورمان اجتناب کرده است.
«آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در مکالمه تلفنی با رئیسجمهور کشورمان تاکید کرده این بسته پیشنهادی، صرفا شامل کلیات(!) میشود و بر سر جزئیات این بسته پیشنهادی باید گفتوگوها ادامه یابد. خانم مرکل البته نگفته وقتی برجام- که جزئیات را شامل میشد- به چنین سرنوشتی دچار شد، این بسته که صرفاً کلیات است، چه نتیجهای برای تهران خواهد داشت! سوال این است: با توجه به تاخیر معنادار مقامات اروپایی در ارائه جزئیات بسته پیشنهادی و ترسیم پروسه عملیاتی «حفظ برجام بدون آمریکا»، چگونه میتوان به ادامه گفتوگوها با تروئیکای اروپایی امید بست؟
۱- واقعیت امر این است که اروپای واحد قصد ندارد بسادگی از «فاز تعهدات برجامی» خارج شده و وارد فاز «تضمینهای پسابرجامی» شود. اروپا از سال ۲۰۰۳ تاکنون، بارها تعهدات خود را در مذاکرات تهران[سعدآباد]، پاریس و حتی مذاکرات وین- که منتهی به امضای برجام شد- زیر پا گذاشته است. عدم عادیسازی روابط بانکی و اعتباری اروپا با ایران، همراهی مطلق با دولتهای بدعهد اوباما و ترامپ در کمیتههای مشترک برجام، پذیرش خواستههای چهارگانه ترامپ مبنی بر تغییر برجام و... از جمله مصادیق عهدشکنی اروپا در قبال ایران محسوب میشود. در چنین شرایطی اروپا قصد ندارد «تعهدات برجامی» خود را به «تضمینهای عینی» تبدیل کند. اروپای واحد از ابتدا برجام را به عنوان یک «متغیر حقوقی مستقل» در نظر نگرفته و در مقابل، آن را به مثابه یک «ابزار» و «متغیر سیاسی وابسته» مورد شناسایی قرار میدهد.
کشورهای اروپایی بخوبی میدانند «تضمین تعهدات برجامی» مانع «مصالحه احتمالی» آنها با ایالات متحده بر سر اختلافات اقتصادی- تجاریشان با ترامپ خواهد شد. یکی از رموز تاخیر تروئیکای اروپایی در ارائه تضمینهای لازم برای حفظ توافق هستهای نیز همین مسأله است. اتحادیه اروپایی بر خلاف ادعای خود مبنی بر پایبندی به برجام، همچنان از سند توافق هستهای به عنوان ابزاری جهت معامله با واشنگتن بر سر بهبود روابط در ۲ سوی آتلانتیک یاد میکند.
۲- نکته بعدی، به تاکید خاص بیانیه اخیر اتحادیه اروپایی روی ماه مرداد بازمیگردد. کشورهای اروپایی نسبت به بازگشت بخشی از تحریمهای ثانویه ضدایرانی آمریکا در نیمه مردادماه امسال آگاهند، با این حال شواهد موجود نشان میدهد تروئیکای اروپا قصد ندارد تا آن زمان، مذاکرات برجامی با ایران را به نتیجهای روشن برساند. «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه در تازهترین اظهارات خود، در نهایت بیشرمی تاکید کرد تا ماه آگوست مذاکرات با ایران بر سر حفظ توافق هستهای به نتیجهای نخواهد رسید و امکان دارد- تازه امکان دارد!- بسته پیشنهادی اروپا تا زمان اعمال دور دوم تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران، یعنی ۴ نوامبر(۱۳ آبان) ارائه شود! این اظهارات نشان میدهد اروپا «تاخیر هدفمند» را در قبال برجام و مذاکره با ایران در پیش گرفته است.
اتحادیه اروپایی از یکسو درصدد است جمهوری اسلامی در فضای تحریم، حاضر شود امتیازات بیشتری را در مذاکرات بدهد و در عین حال، خواستههای کمتر و محدودتری را از طرف مقابل طلب کند. از سوی دیگر، مقامات اروپایی در حال رصد وضعیت سیاسی جاری در ایالات متحده هستند. از آنجا که قرار است ماه نوامبر، انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا برگزار شود، تروئیکای اروپایی در صدد است ضمن رصد فضای انتخاباتی آمریکا و تخمین «قدرت سیاسی ترامپ»، رفتار خود را در قبال برجام و استمرار آن تنظیم کند. آیا در چنین شرایطی میتوان نسبت به تحقق «برجام اروپایی» و از آن مهمتر، تضمین اجرای آن امید داشت؟! پاسخ، خیر است!